موضوع مذاکرات هستهای بین ایران و ایالات متحده آمریکا یکی از پیچیدهترین و حساسترین مسائل در عرصه بینالمللی است. پس از فراز و نشیبهای فراوان، از جمله خروج آمریکا از توافق برجام در سال ۲۰۱۸، تلاشها برای یافتن راه حلی دیپلماتیک در سال ۲۰۲۵ از سر گرفته شده است. این گفتگوها که با هدف محدود کردن برنامه هستهای ایران در ازای لغو تحریمها انجام میشود، پیامدهای گستردهای برای امنیت منطقهای و جهانی دارد. اما سوال اصلی این است که این مذاکرات به کجا خواهد رسید؟
در ماههای اخیر، چندین دور مذاکره بین نمایندگان ایران و ایالات متحده، عمدتاً به صورت غیرمستقیم و با تسهیلگری کشورهایی چون عمان و پیشتر در مکانهایی مانند رم و مسقط، برگزار شده است. گزارشها حاکی از آن است که در دور سوم گفتگوها که در اواخر آوریل ۲۰۲۵ انجام شد، طرفین بر روی مسائل فنی تمرکز کرده و پیشرفتهایی حاصل شده است. مقامات هر دو طرف نشانههایی از خوشبینی محتاطانه را ابراز کردهاند.
با این حال، مسیر دیپلماسی هموار نبوده است. دور چهارم مذاکرات که انتظار میرفت در اوایل ماه مه ۲۰۲۵ برگزار شود، به تعویق افتاده است. مقامات رسمی دلیل این تعویق را «مسائل لجستیکی و فنی» اعلام کردهاند، اما تحلیلگران معتقدند که اختلافات سیاسی و پیچیدگیهای فنی نیز در این تأخیر بیتأثیر نبوده است. یک مقام ایرانی اعلام کرده که تعیین تاریخ جدید به رویکرد آتی آمریکا بستگی دارد، که نشاندهنده انتظارات ایران برای مشاهده گامهای عملی از سوی واشنگتن است.
مذاکرات کنونی عمدتاً غیرمستقیم است و کشورهایی مانند عمان نقش کلیدی در انتقال پیامها و تسهیل گفتگوها بین هیئتهای ایرانی و آمریکایی ایفا میکنند. این رویکرد به کاهش تنشهای مستقیم کمک میکند اما ممکن است روند دستیابی به تفاهم را کندتر سازد.
تصویری از مذاکرات گذشته؛ دیپلماسی همچنان محور اصلی گفتگوهاست.
مذاکرات هستهای فعلی بر مجموعهای از مسائل فنی و سیاسی بسیار حساس متمرکز است که دستیابی به توافق را چالشبرانگیز میکند. درک این موضوعات برای فهم چشمانداز مذاکرات ضروری است.
یکی از کلیدیترین جنبههای مذاکرات، مسائل فنی مربوط به برنامه هستهای ایران است. این موارد شامل:
در مقابل محدودیتهای هستهای، ایران خواستار لغو جامع و قابل راستیآزمایی تحریمهای اقتصادی اعمال شده توسط ایالات متحده است. پیچیدگی این بخش شامل تعیین اینکه کدام تحریمها (هستهای، تروریسم، حقوق بشر) باید لغو شوند، زمانبندی لغو آنها و ایجاد مکانیسمهایی برای اطمینان از پایداری رفع تحریمها است. ایالات متحده نیز به دنبال اطمینان از اجرای کامل تعهدات هستهای ایران پیش از لغو کامل تحریمها است.
برخلاف برجام (JCPOA) که دارای بندهای غروب (sunset clauses) بود و محدودیتهای آن به مرور زمان منقضی میشد، گزارشها حاکی از آن است که طرفین به دنبال توافقی پایدارتر و بلندمدتتر هستند. برخی منابع حتی از بحث درباره چارچوبی ۲۵ ساله صحبت کردهاند، اگرچه جزئیات آن هنوز مشخص نیست. هدف اصلی، ایجاد یک راهحل باثباتتر برای نگرانیهای هستهای است.
جدول زیر برخی از مهمترین مسائل فنی و تحریمی مورد بحث و مواضع احتمالی طرفین را نشان میدهد:
موضوع | موضع ایران (احتمالی) | موضع آمریکا (احتمالی) | سطح پیچیدگی |
---|---|---|---|
سطح غنیسازی اورانیوم | حفظ توانایی غنیسازی برای نیازهای صلحآمیز، مخالفت با محدودیتهای شدید | محدودیت قابل توجه در سطح و میزان غنیسازی | بسیار بالا |
ذخایر اورانیوم غنیشده | حفظ ذخایر متناسب با نیازهای داخلی | کاهش شدید ذخایر یا انتقال به خارج | بالا |
نظارت و راستیآزمایی | همکاری با آژانس در چارچوب پادمان، مخالفت با بازرسیهای فراتر از پروتکل الحاقی | نظارت جامع، شفاف و سرزده (احتمالاً فراتر از پروتکل الحاقی) | بالا |
لغو تحریمها (گستره) | لغو تمامی تحریمهای مرتبط با برجام و تحریمهای اعمال شده پس از خروج آمریکا | لغو تحریمهای مرتبط با هستهای، حفظ سایر تحریمها (حقوق بشر، تروریسم) | بسیار بالا |
لغو تحریمها (زمانبندی) | لغو فوری و قابل راستیآزمایی همزمان با اجرای تعهدات ایران | لغو مرحلهای و مشروط به راستیآزمایی اقدامات ایران | بالا |
مذاکرات هستهای ایران و آمریکا تحت تأثیر مجموعهای از عوامل پیچیده داخلی، منطقهای و بینالمللی قرار دارد. درک این عوامل برای ارزیابی چشمانداز دستیابی به توافق ضروری است. نمودار راداری زیر، ارزیابی کیفی از اهمیت نسبی برخی از این عوامل کلیدی را نشان میدهد.
این نمودار نشان میدهد که عواملی مانند ثبات منطقهای و پیچیدگیهای فنی مذاکرات، به همراه تأثیر تحریمها، بیشترین وزن را در شکلدهی به نتیجه دارند. اراده سیاسی هر دو طرف و نقش میانجیها نیز حیاتی هستند، هرچند ممکن است تحت تأثیر عوامل دیگر قرار گیرند.
ایران همواره تأکید کرده که برنامه هستهایاش اهداف صلحآمیز دارد و فتوای رهبر ایران، تولید و استفاده از سلاحهای هستهای را حرام اعلام کرده است. تهران بر حق خود برای برخورداری از چرخه کامل سوخت هستهای تأکید دارد و لغو کامل و مؤثر تحریمها را پیششرط اصلی برای بازگشت به تعهدات کامل میداند. مقامات ایرانی بارها اعلام کردهاند که "توپ در زمین آمریکا است" و منتظر اقدامات عملی از سوی واشنگتن هستند. همچنین، ایران در تلاش برای تقویت روابط اقتصادی با قدرتهای شرقی مانند چین، به منظور کاهش اثرات تحریمهای غربی است.
دولت آمریکا هدف اصلی خود را جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای اعلام کرده است. واشنگتن به دنبال محدودیتهای قوی، بلندمدت و قابل راستیآزمایی بر برنامه هستهای ایران است. همزمان، آمریکا از ابزار تحریم به عنوان اهرم فشار برای دستیابی به توافقی مطلوب استفاده میکند. اعمال تحریمهای جدید حتی در بحبوحه مذاکرات (مانند تحریمهای اخیر بر بخش پتروشیمی ایران) نشاندهنده این استراتژی دوگانه فشار و دیپلماسی است.
نگرانیهای امنیتی متحدان منطقهای آمریکا، بهویژه اسرائیل، نقش مهمی در شکلدهی به موضع واشنگتن دارد. هرگونه توافق باید به نحوی نگرانیهای منطقهای را نیز مد نظر قرار دهد. علاوه بر این، رقابتهای ژئوپلیتیکی گستردهتر، مانند روابط آمریکا با چین و روسیه، و وضعیت کلی خاورمیانه، بر فضای مذاکرات تأثیر میگذارد.
برای درک بهتر ابعاد مختلف و پیچیدگیهای مذاکرات هستهای ایران و ایالات متحده، نقشه ذهنی زیر میتواند مفید باشد. این نقشه، بازیگران اصلی، موضوعات کلیدی، عوامل تأثیرگذار و چشمانداز احتمالی را به صورت بصری نمایش میدهد.
این نقشه ذهنی نشان میدهد که دستیابی به توافق نیازمند حل مجموعهای از مسائل فنی، سیاسی و حقوقی در بستری از فشارهای داخلی و بینالمللی است.
برای درک بهتر زمینه کنونی مذاکرات، مشاهده گزارشهایی از دورهای پیشین گفتگو میتواند مفید باشد. ویدیوی زیر که مربوط به برنامهریزی یکی از دورهای مذاکرات در رم است، بخشی از تلاشهای دیپلماتیک جاری را نشان میدهد. این ویدئو از DW News، به بررسی اهمیت و چالشهای پیش روی دیپلماتهای ایرانی و آمریکایی در آن مقطع میپردازد و زمینهای برای درک وضعیت فعلی فراهم میکند.
این ویدئو نشان میدهد که هر دور از مذاکرات با انتظارات و فشارهای خاص خود همراه بوده است. تعویق اخیر دور چهارم نیز بر پیچیدگی این روند افزوده و آینده را همچنان نامشخص نگه داشته است.
در حال حاضر، پیشبینی قطعی نتیجه مذاکرات هستهای ایران و آمریکا دشوار است. هرچند پیشرفتهایی در بحثهای فنی گزارش شده و اراده سیاسی برای ادامه گفتگوها از سوی هر دو طرف (با وجود لفاظیها) مشاهده میشود، اما موانع قابل توجهی باقی مانده است. تعویق اخیر مذاکرات نشاندهنده شکنندگی روند و تأثیرپذیری آن از عوامل مختلف است.
تحلیلگران معتقدند سال ۲۰۲۵ میتواند سالی سرنوشتساز باشد. موفقیت در دستیابی به یک توافق جامع و پایدار میتواند به کاهش تنشها در منطقه و بازگشت ایران به اقتصاد جهانی کمک کند. اما شکست مذاکرات نیز میتواند به تشدید تنشها، افزایش فعالیتهای هستهای ایران و حتی افزایش خطر درگیری منجر شود.
در نهایت، سرنوشت این مذاکرات به ترکیبی از عوامل بستگی دارد: انعطافپذیری دیپلماتیک طرفین، توانایی آنها در غلبه بر اختلافات فنی، مدیریت فشارهای داخلی و منطقهای، و ایجاد اعتماد متقابل کافی برای پایبندی به تعهدات آتی. وضعیت همچنان در حال تحول است و باید منتظر تحولات بعدی و تاریخ جدید برگزاری دور چهارم مذاکرات ماند.